چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است آن بینی

در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی‌ است..... و تنها یک گناه و آن جهل است...



Tuesday, November 29, 2011

نه تو می مانی و نه اندوه


 

To:



 
 
 
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
 
سهراب


--


Tuesday, November 8, 2011

عشق از نگاه مولانا

بیان "مولانا" بیانی عرفانی است که به زبانی دقیق و لطیف در آمده . ازنظر "مولانا" همه اوصاف کمال که در عالم وجود داشته باشد، همه صفات خداوند هستند. از این رو هر کاری که انسان انجام می دهد جلوه ای از خداست . مثلا زراعت هم کار خداست . زیرا خداوند در قرآن می فرماید :« آیا شما هستید که زراعت می کنید یا ما ؟» در واقع انسان همیشه نایب خدا در زمین است، در همه کارها هم از جانب خداوند نایب می شود. همه صفات کمال صفات خداوند هستند، "مولانا" عشق را هم از اوصاف خداوند می داند. او عشق اصلی را نزد خدا و آن را بسان زرناب می داند. در حالی که عشق انسانی ما فقط زراندود است، "مولانا" مثالی می زند مبنی بر اینکه آتش سرخ است‌، نور آن سفید است و چوب در حال سوختن هم منشا دود است. او معتقدست عشق ما دود دارد، در حالی که عشق خدا پاک است.

در نظر "مولانا" زر انسان جنبه حقانیت دارد ( عشق انسان تنها زراندود زر اصلی یعنی خداست ).

مولانا" معنی شناسی است که به حقایق و اسراری پی می برد که به انسان اختصاص دارد، خدا خود گفته است که به انسان همه اسراسر را با قید کل ها آموخته است.یعنی حقایق همه اسرار الهی در انسان ظهور دارد.بنابراین او وجود جامع و الهی و مظهر اسم الله است.به گفته اعوانی مراد "مولانا" این است که انسان نباید به مرده وجود فانی دل ببندد، بلکه بایستی به وجود ازلی حضرت حق دل ببندد.

از نظر حکما وجود مبتنی بر عشق است خداوند در قرآن می گوید:«همه موجودات زمین و آسمان در تسبیح خداوند هستند» . این گفته ممکن است به نظر ما به زبان شعر نزدیک باشد، ولی در حقیقت زبان وجود است، همه حکمای قدیمی هم زبان وجود را مبتنی بر عشق دانسته اند.

"ارسطو" فیلسوفی استدلالی و واضح منطق است، او با این وجه استدلالی خداوند را غایت همه اشیاء و معشوق همه اشیاء و موجودات گفته است.

ا صحبت درباره انسان شناسی "مولانا" بسیار گسترده است. اما درباره عقل و عشق نزد باید بگویم: مولانا عقل را بر جزیی و کلی تقسیم می کند، عقل کلی نزد او همان عشق است ،"مولانا" از عقل مکتسبی و قراردادری هم سخن می گوید. نزد مولانا آنچه با عشق تضاد دارد، عقل جزئی و دنیایی است که منکر عشق می شود.

Sunday, November 6, 2011

یک جمله تاثیر گذار

این جمله رو تو یه سایت دیدم نمیدونم مال خودشه یا نه اما خیلی قشنگ بود به هر حال به نویسند اش تبریک میگم
باید این جمله ها و این حرفهای تاثیر گذار منتشر بشه تا همه با هم بهتر باشیم باهم بهتر حرف بزنیم و بهتر کنارهم زندگی کنیم .


و انسان چیزی نیست جز آگاهی ، آزادی و شرافت و این سه ، چیزهایست که
به هیچ وجه نمیتوان فدا کرد حتی در راه خدا !!!